«تاریخ چیست؟»

طرح روی جلد شماره ۱۸۴ کتاب ماه
طرح روی جلد شماره ۱۸۴ کتاب ماه
پاسخ دادن به این سوال که تاریخ چیست، همانقدر که هیجان‌برانگیز است، چالش‌برانگیز هم خواهد بود. دستکم، درمیان فلاسفه‌ای که تاریخ را مورد کنکاش قرار داده‌اند پاسخ‌های متفاوت و بعضاً متضادی درباره چیستی تاریخ ارائه شده است. بنابراین، اگر ارائه تعریفی از تاریخ، به عنوان نقطه آغازی برای هر فلسفه تاریخ ضروری می‌نماید، لازم نیست که در همین ابتدا، این تعریف همگان را به یک اندازه راضی سازد. چنین تعریفی با یک توافق ضمنی و حداقلی در میان اهل فن تاریخ، یعنی مورخان، آغاز می‌شود و رفته‌رفته با توسعه مطالعات جانبی در پیرامون مسئله، توسط فیلسوفان، تکمیل و چه بسا جرح و تعدیل می‌گردد.

تاریخ، در یک معنای عام، در مقام آنچه که مورخان از هرودت تا ویل دورانت را به خود مشغول داشته است، عبارتست از پرداختن به گذشته. گذشته افعال انسانی و سرگذشت جوامع بشری. مطالعه متون تاریخی نشان می‌دهد که تاکید بر گذشته‌ای که نقش اصلی را در آن آدمی ایفا کرده است برای محدود کردن حدود و ثغور تاریخ الزامی است. مورخان اشتیاقی به ثبت آن بخش از ادوار هستی که در آن انسان حضوری نداشته‌ است، ندارند. گذشته زمین موضوع حرفه زمین‌شناسان و نگارش تاریخ طبیعت کار زیست‌شناسان است. مورخ، حتی اگر به ثبت وقایعی مانند خشکسالی، سیل، زلزله یا سایر رویداد‌های طبیعی دست می‌زند، رویکردی معطوف به احوال و پیشینه انسان دارد. از این روست که نقل حوادث طبیعی در جریان روایت تاریخی، تنها از این لحاظ اهمیت دارد که زندگی بشر را تحت‌الشعاع قرار داده است. ۱ پس، تاریخ مطالعه همه گذشته نیست، مطالعه آن بخشی از گذشته است که انسان، آن هم انسان تکامل یافته ذیشعور و صاحب اراده‌ فوق غریزی آن را رقم زده است.

رابین جورج کالینگوود، فیلسوف و مورخ انگلیسی قرن بیستم، در مجموعه آثاری که پس از مرگش با عنوان «اندیشه تاریخ» (The Idea of History) از وی منتشر شد، این پرسش کلی که تاریخ چیست را، به چهار پرسش جزئی و دقیق‌تر تقسیم می‌کند. او می‌پرسد: ماهیت، موضوع، روش و ارزش تاریخ چیست؟

پیش از اینکه پاسخ‌های خود کالینگوود را مورد بررسی قرار دهیم، مناظره‌ای خیالی را تصور کنید که در یک سوی آن محمد بن جریر طبری صاحب کتاب «تاریخ الرسل و الملوک» و در سوی دیگر محمد ابراهیم باستانی پاریزی مورخ ارزنده و معاصر خود ما حضور دارند و قرار است به این پرسش‌های چهارگانه پاسخ دهند:

درباره «ماهیت» تاریخ احتمالاً هر دو مورخ، تاریخ را شعبه‌ای از «علم» قلمداد خواهند کرد. اما این مسئله به معنای یک تفاهم دوجانبه در این بحث نخواهد بود. باید دقت کرد که آنچه که طبری در هزار سال پیش از این علم می‌دانست با آنچه که ما امروزه علم می‌شماریم تمایزات فراوانی دارد. علم قدیم واژه‌ای بود که در مقابل جهل به کار می‌رفت و صرف اشراف داشتن به مجموعه‌ای از دانسته‌ها که چه بسا امروزه دیگر در دایره علوم قرار نگیرد، صاحب دانسته، عالم به آن علم محسوب می‌شد. همچنان که مطابق روایتی منسوب به طبری، وی می‌گوید: «... چون به مصر درآمدم کسى از دانشمندان نماند که به دیدار من نیامد و مرا در علومى که خود در آن تبحر داشتند نیازمود. در این هنگام عالمى فراز رسید و از من سوالاتى در دانش عروض کرد من پیش از آن روز به علم عروض توجهى نداشتم. پس بدان مرد گفتم با خود قرار گذاشته‌ام که امروز در علم عروض سخنى نرانم، چون فردا شود نزد من آى. آنگاه کتاب عروض خلیل بن احمد را از دوستى به امانت گرفتم و تمام شب به مطالعه آن پرداختم. پس روز را به شب رساندم در حالی که از عروض بی خبر بودم و شب را به روز رساندم در حالی که یک تن عالم عروض گشتم.» ۲ واقعیت این است که در جهان کنونی علم تخصصی بیشتر از یک شب تا صبح می‌طلبد. از این گذشته، پس از انقلابی که قرون جدید در نگرش انسان به عقل و محصول آن یعنی علم ایجاد کرد، خود تاریخ راه پر مشقتی را پیمود تا اصلاً به عنوان یک علم شایسته تدریس در دانشگاه‌ها پذیرفته شود. هنوز هم در محیط‌های آکادمیک بحث بر سر اینکه اصولاً آیا تاریخ علم محسوب می‌شود یا نه، همچنان پر مشتری و مشاجره برانگیز است.

همین جا بهتر است بحث «روش» تاریخ را در این مناظره پیگیری کنیم. روش تاریخنگاری طبری به شدت متاثر از شخصیت مذهبی او به عنوان یک محدث و مفسر قرآن بود. او روشی مبتنی بر آنچه که اهل حدیث برای نقل روایات به کار می‌بردند در تاریخنگاری به کار بست. در این بحث طبری به ما خواهد گفت که: «بیننده کتاب ما بداند که بنای من در آنچه آورده‌ام و گفته‌ام بر راویان بوده است نه حجت عقول و استنباط نفوس، به جز اندکی، که علم اخبار گذشتگان به خبر و نقل به متأخران تواند رسید، نه استدلال و نظر، و خبرهای گذشتگان که در کتاب ما هست و خواننده عجب داند یا شنونده نپذیرد و صحیح نداند، از من نیست بلکه از ناقلان گرفته‌ام و همچنان یاد کرده‌ام.» ۳ بدیهی است که اگر نگوییم طبری در این متدلوژی به یکباره عقل را به سویی افکنده، حداقل نقل را بر آن ارجح شمرده است. این در حالی است که باستانی پاریزی پس از طی یک زندگی علمی پربار، کتابی منتشر نمود با عنوان «خود مشت مالی» که در آن به نقد خودشکنانه آثارش پرداخت. ۴ در این گفتگوی خیالی استاد نامدار دانشگاه تهران برای آنکه نشان دهد روش تاریخ با چه سرعتی حتی در دوران حیات یک مورخ تغییر و تحول می‌یابد به ما خاطر نشان می‌شود که: «من با اشاره و اعتراف به اشتباهات خود،‌ می‌خواهم، تا حدود امکان یک راه و روش – ولو ناقص – پیش پای محققان جوان بگذارم - آنها که خریدار معرفت هستند و معرفت نگارش تاریخ را بر ذمه خود گرفته‌اند...» ۵ سپس با تحشیه‌ای به یک مقاله از مرحوم ایرج افشار در اهمیت کاربرد کامپیوتر در مطالعات تاریخی این قسمت از مقاله را با ذوق و شوق فراوان نقل می‌کند که: «...دنیای ایرانشناسی هم اسیر پیچ و مهره‌های کامپیوتر شده است [احتمالاً منظور ایرج افشار بیت و بایت‌های کامپیوتر بوده است!] و چاره‌ای نیست جز تسلیم شدن بدان! و می‌دانم تنها کسی که تن در نخواهد داد باستانی پاریزی است. و به علاوه هیچ نمی‌دانم آیا کامپیوتر گنجایش دریافت همه حاشیه پردازی‌های باستانی و تفکیک در هم کردن‌های او را دارد یا نه؟» ۶ البته باستانی پاریزی به «کامپیوترگیج‌کن» بودن خودش هم اصالت می‌دهد و می‌گوید خوب بالاخره «این خویی است که ماما آورده و مرده‌شور باید ببرد» ۷ من اطمینان دارم که برای مورخ یک هزاره بعد از ما همانقدر که امروز ترجیح نقل بر عقل طبری برای باستانی پاریزی «هشلهفت» ۸ است، ایده حذف کاربرد کامپیوتر از پژوهشهای تاریخی نیز کهنه و منسوخ خواهد بود.

اجازه بدهید بحث «ارزش» تاریخ را هم قبل از پرداختن به موضوع تاریخ پیش بکشیم. ما نمی‌خواهیم به قول عبدالحسین زرینکوب از آن شوخی‌هایی انجام دهیم که معلمان اخلاق، یا شاعرانی از سر ذوق شاعرانه با تاریخ انجام داده‌اند و عبارت کلیشه‌ای «تاریخ آیینه عبرت است» را تکرار کنیم. ۹ ، ۱۰ ، ۱۱ رندبازی معلم تاریخ زرینکوب را هم نداریم که بگوییم: «فایده تاریخ این است که دانستن آن مایه قبولی در امتحان می‌شود!»، ۱۲ تنها می‌خواهیم ببینیم آیا توافقی درباره ارزش تاریخ در نگاه مورخ یک هزار سال پیش و مورخ امروزی وجود دارد یا نه؟ به عبارت دیگر آیا در طول زمان، اعتقاد مورخان در باب فایده تاریخ برای جوامع بشری ثابت مانده است یا همانند ماهیت و روش تاریخ دچار دگرگونی‌های بنیادی شده است؟ با وجود اینکه شخصیت مذهبی طبری در تاریخنگاری او تاثیر عمیقی داشته است اما بی انصافی است که بگوییم او نیز مانند آباء کلیسای مسیحی، که فلسفه را کنیزک الهیات می‌شمردند، تاریخ را غلام دین می‌دانسته و یا مانند خلف شش قرن پس از خودش، محمد بن عبدالرحمن سخاوی، تاریخ را «فنی از فنون حدیث نبوی» ۱۳ قلمداد می‌کرده است. هم از این روست که تاریخ طبری فقط تاریخ رسل یا تاریخ رسول اکرم (ص) نیست. کتاب طبری در مقام یک تاریخ عمومی عنوان کلی‌تر «تاریخ الرسل و الملوک» (و یا تاریخ الامم و الملوک) را در بر دارد و به تاریخ امتهای غیر اسلامی نیز پرداخته است. اما حتی با این برداشت از اثر طبری در قیاس با طرف دیگر بحث، یعنی باستانی پاریزی مسلماً ارزش تاریخ دگرگونی عمده‌ای یافته است. در اندیشه مورخ متاخر، گذشته مقدمه حال است و اگر تاریخ نتواند مشکلی از حال را حل کند بی‌فایده و بی‌حاصل خواهد بود. ۱۴ ممکن است این ایراد به روند مناظره وارد شود که طبری نیز تاریخ را بی‌فایده برای حال نمی‌دانسته است. اما تفاوت در اینجاست که تاریخ قرار است چه مشکلی را از کدام جامعه حل کند؟ تفاوت جامعه اسلامی تحت خلافت بنی‌عباس در قرن سوم و چهارم هجری با ایران (و یا جهان) معاصر ما، تمایزات ارزش تاریخ را برجسته می‌کند.

پس اگر تا اینجا درباره ماهیت، روش و ارزش تاریخ هیچ توافق اصولی بین این دو مورخ قدیم و جدید حاصل نشده است اصلاً دلیل اینکه ما ایشان را به این مناظره دعوت کرده‌ایم چیست؟ ادامه مناظره و پرداختن به «موضوع» تاریخ پاسخ این پرسش را مشخص می‌سازد.

این دو مورخ در چنان گفتگوی خیالی متفق‌القول خواهند بود که آنچه «موضوع» حرفه ایشان است در «گذشته» رخ داده و آنچه آنان در مقام مورخ نگاشته‌اند درباره گذشته «انسان» بوده است. اصولاً همین توافق است که باعث می‌شود این هر دو را با بعد زمانی بیش از یک هزاره «مورخ» بدانیم و آثارشان را «کتب تاریخی» بخوانیم. و درست هدف من از طرح کردن این مناظره فانتزی همین بود که به این تفاهم دوجانبه برسیم. یعنی آنچه که در طول این ده قرن از تعریف تاریخ ثابت مانده است «موضوع تاریخ» است: پرداختن به گذشته انسان.

من در ادامه این مباحث به فلسفه تاریخ و تقسیم‌بندی آن به دو شعبه نظری و انتقادی بیشتر خواهم پرداخت و درباره سهم کالینگوود در توسعه فلسفه انتقادی تاریخ بیشتر خواهم نوشت. اما پس از ختم این مناظره، لازم است پاسخ‌های خود کالینگوود را به سوالات چهارگانه مطرح شده در رابطه با ماهیت، موضوع، روش و ارزش تاریخ قید کنیم: «موضوع تاریخ» چیست؟ پاسخ او چنین است: «کرده‌ها: افعال آدمیان که در گذشته انجام شده است». «ماهیت تاریخ» در نگاه او نوعی پژوهش علمی است. علم، پی بردن به چیزهاست و به این اعتبار، از آنجا که تاریخ نادانی ما را نسبت به افعال آدمیان در گذشته برطرف می‌کند، تاریخ، علم است. «روش تاریخ» هم مبتنی است بر بازخوانی و بازاندیشی مورخ در اسناد و مدارک. سند چیزی است موجود و حاضر که مورخ با تفکر درباره آن می‌تواند به پرسش‌هایی که در ارتباط با رویداد‌های گذشته مطرح می‌شوند، پاسخ دهد. اکثر مورخان در این گفته همداستانند که روش تاریخ اساساً عبارتست از تفسیر اسناد و مدارک. اما کالینگوود معتقد است پاسخ گفتن به پرسش چهارم یعنی «ارزش تاریخ» دشوارتر از بقیه خواهد بود. فایده تاریخ چیست؟ وی پاسخ می‌دهد: «تاریخ برای خودشناسی انسان است. ...خودشناسی به این معناست که اولاً بدانید انسان بودن چیست؛ ثانیاً بدانید بودن آن نوع انسانی که شما هستید چیست؛ و ثالثاً بدانید بودن آن نوع انسانی که شما هستید و هیچ کس دیگر نیست چیست. ...ارزش تاریخ آن است که به ما می‌آموزد انسان چه کرده است و به این ترتیب انسان چیست.» ۱۵

همچنان که مشخص است نقطه نظر کالینگوود درباره موضوعیت تاریخ با تعریف اولیه‌‌ای که در همین متن ارائه شد همخوانی قابل قبولی دارد. بعد کوتاه زمانی ما با این فیلسوف انتقادی موجب می‌شود درباره ماهیت و روش تاریخ نیز با وی خیلی بیشتر از طبری و باستانی پاریزی موافق باشیم. طبیعی است که چالش‌های بنیادین درباره ماهیت، موضوع و روش یک علم کمتر نمود می‌یابد تا مناقشات فیلسوفانه در رابطه با ارزش آن علم. تاریخ نیز از این قاعده مستثنی نیست. گرچه نگاه چهار بعدی کالینگوود به موضوع، ماهیت، روش و ارزش تاریخ تحسین‌برانگیز و راهگشاست اما گفتمان او درباره «ارزش تاریخ» علیرغم اینکه وی مدعی است هیچ مورخی آن را رد نخواهد کرد، ۱۶ مرا به یاد شیوه استدلال و نحوه بیان معلمان دینی دوران دبیرستان می‌اندازد! شاید هر بحثی هم که ما اکنون از ارزش و فایده تاریخ ارائه کنیم برای مورخان یک قرن بعد کم و بیش همین وضعیت را داشته باشد. پس بهتر است بحث درباره ارزش تاریخ را محتاطانه پیش ببریم. ماهیت و روش تاریخ را به مباحث آتی در واکاوی فلسفه انتقادی تاریخ موکول کنیم و به عنوان یک جمع‌بندی در حوزه موضوع تاریخ به این تعریف اولیه بسنده کنیم که:

تاریخ، عبارتست از پردازش داده‌های موجود از زندگی گذشته انسان.

پی‌نوشت‌ها:
۱- مقدمه‌ای بر فلسفه تاریخ، ص ۳۴.
۲- معجم‌الادبا، ج ۶ ص ۲۴۴۹.
۳- تاریخ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۱ ص ۶.
۴- خود مشت مالی، ص ۲۵.
۵- همان، ص ۳۱.
۶- همان.
۷- همان.
۸- هشت الهفت نام کتاب دیگری است از استاد باستانی پاریزی که ظاهراً علاقه دارند هشلهفت تلفظ شود.
۹- تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ۵.
۱۰- دیوان افضل‌الدین بدیل بن علی نجار خاقانی شروانی، ص ۳۶۰.
۱۱- منظورم قصیده غرّای ایوان مداین خاقانی است.
۱۲- تاریخ در ترازو، ص ۹.
۱۳- الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ، ص ۸۲.
۱۴- خود مشت مالی، ص ۳۳.
۱۵- The Idea of History، ص ۹.
۱۶- همان، ص ۱۰.

کتابشناسی:

- باستانی پاریزی، محمد ابراهیم، خود مشت مالی (تهران، نشر علم، ۱۳۸۵).

- حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم‌الادبا جلد ۶، تصحیح احسان عباس (بیروت، دارالغرب الاسلامی، بی‌تا).

- خاقانی شروانی، بدیل بن علی، دیوان افضل‌الدین بدیل بن علی نجار خاقانی شروانی (تهران، انتشارات زوار، ۱۳۷۸).

- زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام (تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳).

- زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ در ترازو (تهران، امیرکبیر، ۱۳۹۰).

- سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ، تصحیح فرانتس روزنتال (بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا).

- طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تاریخ الرسل و الملوک جلد ۱، ترجمه ابوالقاسم پاینده (تهران، اساطیر، ۱۳۷۵).

- والش، دبیلو. اچ، مقدمه‌ای بر فلسفه تاریخ (تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴).

- Collingwood, Robin George, The Idea of History (Oxford, Oxford University Press, 1961).

+ شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۲۳:۵۲

نظر شما

اظهارنظر
زهرا دهقان دهنوی: شاید حیات تاریخ بویژه در شکل آکادمیک آن همین دستیابی به تعریفی است که ذهن و روح شنونده را اقناع و علاقمند کند. بسیار خوب شروع کرده اید امید که تداوم یابد.
سه‌شنبه ۳ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۰۳
نظر
مهری ناظمی: جمله تاریخ چیست؟ آشنایی همراه با ذهن های ما که شعله های چیستی آن روح و فکر را می سوزاند و می پروراند.موفق باشید
چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۳۸
نکته مثبت
علی: یکی از نکات مثبتی که پست های شما تا بدین جا داشته این است که به دور از تکلف بوده تا افراد غیر متخصص اما علاقه مند به تاریخ (مانند شخص خودم) نیز بتوانند این پست ها را خوانده و دنبال کنند . امیدوارم این روند همین گونه ادامه یابد . پیروز باشید .
شنبه ۷ دی ۱۳۹۲ ساعت ۲۲:۳۹
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
سایت:
موضوع:
نظر:
درباره ارسال نظر
لطفاً متن نظرتان را با الفبای لاتین وارد نکنید، چنانچه صفحه کلید فارسی ندارید از بهنویس استفاده نمایید.
برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاوره‌ای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی می‌گردد.
نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمی‌شود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.