آرمینه زهرابیان، پژوهشگر ارشد بخش سکهشناسی موزه تاریخ ارمنستان
ترجمه:
محمد افقری
چکیده:
اثر حاضر ترجمهای است از مقالهای با عنوان “An Exceptional Gold Coin of Shapur I” نوشته آرمینه زهرابیان پژوهشگر ارشد بخش سکهشناسی موزه تاریخ ارمنستان، نویسنده در این مقاله به بررسی یک سکه طلای ویژه از شاپور اول ساسانی پرداخته و با توجه به ویژگیهای این سکه منحصر به فرد که احتمالا در مرو ضرب شده است به یافتههای جدیدی درباره سیاست شاپور اول در شرق امپراطوری ساسانی و روابط وی با کوشانشاهان دست مییابد.
کلیدواژه:
ساسانیان، شاپور اول، سکهشناسی، کوشان.
مقدمه مترجم:
دایرهالمعارف آنلاین ساسانیکا پروژهای است که به همت تورج دریایی استاد ایرانی تاریخ دانشگاه ارواین کالیفرنیا راهاندازی شده و پژوهشهای ارزشمندی درباره تاریخ و فرهنگ ساسانیان در آن منتشر میشود. اثر حاضر ترجمهای است از مقالهای با عنوان “An Exceptional Gold Coin of Shapur I” آرمینه زهرابیان پژوهشگر ارشد بخش سکهشناسی موزه تاریخ ارمنستان که در بخش آنلاین کتابخانه سایت مذکور e-Sasanika به صورت
دسترسی باز در اختیار پژوهشگران قرارگرفته است. اهمیت این مقاله از آن جهت است که به معرفی یک سکه استثنایی نویافته از شاپور اول ساسانی میپردازد که احتمالاً در شرق امپراطوری ساسانی و در مرو ضرب شده است. زهرابیان بر مبنای مشخصات این سکه به یافتههای جدیدی درباره روابط شاپور و کوشانشهر دست مییابد و سیاست منطقهای شاپور را در شرق قلمرو تحت حکومتش مورد ارزیابی قرار میدهد.
متن مقاله:
اخیراً بخت آن را داشتهایم که یک سکه منحصر به فرد از شاپور اول را مشاهده کنیم. متاسفانه موقعیت این سکه در حال حاضر بر ما معلوم نیست. در نگاه اول این سکه مانند سکههای معمول عصر شاپور اول به نظر می رسد (به ویژه در بررسی پیکرنگاری). ولی دقت در بعضی جزئیات این گمان را به وجود می آورد که این سکه برای موقعیت به خصوصی ضرب شده باشد.
شاپور اول از ابتدای حکومتش سیاست منطقهای پادشاه پیش از خود، اردشیر اول را پیگرفت. یک سری از پیروزیها در برابر امپراطوری روم راه را برای فتح ارمنستان باز کرد که پیروزی اصلی ایران ساسانی در غرب بود. شاپور اول پیروزی های شکوهمندش را در تندیس های سنگی به نمایش گذاشت و درنتیجهی توفیق سیاستش عنوان جدید «شاهنشاه ایران و انیران» را به دست آورد. ت. نولدکه نوشته است: «در کتیبهها، شاپور اول خود را شاهنشاه ایران و انیران و پدرش را تنها شاهنشاه ایران خوانده است. پس میتوان چنین نتیجه گرفت که شاپور اول بسیار فراتر از مرزهای قلمرو خود، خارج از سرزمینی که در آن زمان ایران مینامید قدم گذاشته بود. این میتواند به ارمنستان اشاره داشته باشد، همینطور به سرزمینهای دور دست شرق». شاپور اول سلسله ی آرساسیدهای ارمنی را سرنگون ساخت و از آن پس به مدت ۲۶ سال عنوان پادشاه کبیر ارمنستان از آن شاهزادههای ساسانی شد.۱ به احتمال زیاد شاپور پس از پیروزیهایش بر رومیها، بر تخت پادشاهی ایران، جسارتی بیش از پدرش در خود احساس میکرد. با این حال او عنوان شاهنشاه ایران و انیران را تنها بر کتیبه نقشبرجسته سنگی در نقش رجب ثبت نمود و نسبت به حک کردن این عنوان برسکهها اقدام نکرد.
هدف اصلی شاپور در شرق تسخیر امپراطوری کوشانی بود. شاپور در کتیبه نقش رستم تاکید کرده که کوشانشاه به شاپور تسلیم شده است: «به حاکمیت ما گردن نهاد و ناگزیر باید به ما خراج میپرداخت». با این حال ما هرگز در کتیبه های شاپور اول به موردی بر نخوردهایم که از شاهزادگان ساسانی به عنوان کوشانشاه یاد شده باشد. این بدان معناست که امپراطوری کوشانی در قلمرو حکومت ساسانیان در نیامده بود. فرای میپندارد: «گزارش طبری در این باب که پادشاهان کوشانیان، توران و مکران برای ابلاغ تابعیت خود مامورانی به نزد اردشیر فرستادند صحت داشته است».۲
منابع ارمنی نیز این واقعه تاریخی را نقل میکنند. خسرو، پادشاه ارمنی، فرستادگان خود را با پیشنهاد اتحاد نیروهای دو خاندان آرساسید (ارمنی و کوشانی)، بر علیه شاپور اول، پادشاه ساسانی، به دربار کوشانیان فرستاد. ولی کوشانیان و دیگر خاندانهای پارتی از قبول این پیشنهاد سر باز زدند، چرا که تسلیم پادشاهی استهر که در حال قدرت گرفتن بود شده بودند.
سکه های شاپور اول، با وجود تمایز او از افراد پیش از خود، گونههای متمایزی نیستند. این مسئله بار دیگر ثابت میکند که شاپور اول نیاز چندانی به تصدیق حقانیت قدرت خود به عنوان پایهگذار سلسله اردشیر نداشته است. شاپور، تصویر اهورامزدا را از نقشبرجستههای سنگی به پشت سکهها برد و نهایتاً آیین زردشت را مذهب رسمی کشور اعلام کرد.
عموما، پادشاهان ساسانی به طور بیقاعده سکههای طلا ضرب میکردند. سکه های طلا و نقره پیکرنگاری یکسان دارند. در این نمونه، روی دینار طلا سکههای معمول عصر شاپور اول را تداعی می کند. نیمتنه شاه رو به سمت راست دارد. تاج شاهی روی سرش متشکل از تارکیست با روبانهایی که از گردی تاج آویزان است. سکه پوشیده از پارچهای ابریشمی که با نقطه چینهای سه تایی تزیین شده است. لالههای گوش مزین به مروارید که از نمای جلو تصویر شده، گونهها را پوشانده است. موهای شاه مجعد است و محاسنش با یک جفت روبان کوچک جمع گردیده است. در حاشیهی سکه نوشته شده: «شاپور مزداپرست، شاهنشاه ایران که نژاد از ایزدان دارد».
گرچه آرایش کلی پشت سکه گونههای متداول عصر شاپور اول را تداعی میکند، بعضی جزئیات آن از گونههای معمولی متفاوت است. آتشدان به شکل ستون بلندیست که سرستون و قاعده آن از کندهکاری گشته است. وسط ستون یک ترکیب قرص و هلال تصویر شده است. این اولین نمونه از سکههای ساسانیست که در آن روی ستون آتشدان چنین علامتی دیده میشود.
این علامت را می توان نماد نظامی سلسله ساسانیان دانست که از شاهان پارس به آن ها رسیده بود. شاهان ساسانی نه تنها قدرت مادی و دنیوی، بلکه قدرت روحی و معنوی موبدان معبد آناهیتا در استخر را نیز به ارث بردهاند. پس الههای که بیش از همه مورد ستایش پارسیان بود، خدای محافظ سلسله ساسانیان شد. آناهیتا حافظ تلفیق سه امر مهم است: حاصلخیزی، ارتش، و حمایت از خاندان پادشاهی.
ترکیب قرص و هلال را میتوان بر تاج شاهان پارسی دید (ناپات، اوتوفرادات سوم، منوچهر دوم و منوچهر سوم). این علامت روی سکههای زمان شاهان الیمید هم دیده میشود (کمنشکر-ارد، فرهاد، ارد سوم). در این ترکیب که آن را از دورههای تاریخی پیشتر میشناسیم، قرص سمبل سیاره زهره و هلال نشان الهه حاصلخیزی است.
در پندار اساطیری زردشتیان، سیارهها نیروی مخربی دارند که برای انسان خطرآفرین است. بعلاوه، یکی از نقش های اصلی هفت ایزد اصلی، خنثی کردن اثر منفی سیارات است. هر سیاره به نام خدایی که زمین را از اثر شوم آن در امان میداشت خوانده میشد. از این منظر، آناهیتا نگهبان سیاره ونوس بود.۳ در دوره هلنیستی، آناهیتا به تدریج با آرتمیس، دایانا و آتنا شناخته میشد.۴ محقق ارمنی اسطورهشناسی، گووند آلیشان مینویسد: «پارسها مثل دیگر ملل شرقی، ستاره آروسیاک (سیاره ونوس) را ناهید (آناهید) مینامند. پرستش آناهید، مثل آرتمیس، فراگیر بود. در پیکرنگاری پارسی، آناهید با یک قرص و هلال، و گلی در دست به تصویر کشیده میشود».۵ در آن واحد، آناهید، به همراه آتنا مینروا، نقش ارتشی و نظامی هم داشت.
نماد آناهیتا روی ستون که به کارکرد نظامی الهه اشاره دارد و در عین حال نماد نقش او به عنوان ایزد حفظ سلسله ساسانی است، احتمالاً مربوط به حمله موفقیتآمیز شاپور به شرق است.
از دیگر جزییاتی که بر پشت سکه جالب توجه است دو شمایلی است که در امتداد دو طرف آتشدان وجود دارد. به وضوح قابل رویت است که دو شمایل تصویر شده افراد متفاوتی هستند. یکی از آنها محاسن مجعد و دیگری محاسن نوک تیز دارد. شمایلها زیورآلات گرانبها دارند، ازجمله گردنبند زیبای مروارید که جلب توجه میکند.
ر.گوبل معتقد است شمایلهای پشت سکههای معمول زمان شاپور نشان موبدان هستند چون تاجهای نوک تیز و بدون دایره دارند که نماینده خود شاه نیست.۶ در این سکه هر دو چهره تاج شاهی دایرهدار بر سر دارند و میتوانند شمایل دو شاه متفاوت باشند، همینطور شمایل شاه و خدا. به نظر ما احتمال اینکه این شمایل ها نشانگر شاه و خدا باشند بیشتر است. یکی از چهره ها (شاید سمت چپی) احتمالا شاپور اول است و دیگری اهورامزدا.
تصویر یک نیزه سه سر شاخصه سکههای کوشانشاهان است و به عنوان نمادی از شیوا، خدای محافظ آنها ظاهر میشود. نیزه سه سر که به عنوان نماد نظامی کوشانها به جای چوب در دست شاه ساسانی است باید نشانگر برتری شاپور بر کوشانشاهان باشد. در این نمونه شاپور اول اصول صحنههای تفویض نشان از نقشبرجستههای سنگی را به کار بسته است.
وزن سکه (۸.۲ گرم) نشان میدهد که متعلق به سیستم پولی کوشانی است. چون وزن استاندارد یک دینار طلای کوشانی از نمونه ساسانی آن بیشتر است. وزن یک دینار طلای ساسانی، مطابق سکههای طلای رومی، حدود ۷ گرم است.۷ تصور میکنیم این نوع سکه احتمالا در مرو ضرب میشده است.
به عقیده ما این سکه طلا نمونه بخصوصی است و نمایانگر سیاست شاپور اول در شرق و نبرد او با کوشانشهر است. احتمالاً شاپور میخواسته است با ضرب این سکه نشان دهد که نماد اصلی قدرت کوشانیان اینک در دست اوست و او حاکم مطلق است، در حالی که حاکمان ایالات شرقی تابع اویند.
پینوشتها:
۱- تاریخ شاهنشاهی ساسانی، ص ۲۸۷-۲۶۱.
۲- مجموعه مقالات کنفرانس بینالمللی تاریخ، باستانشناسی و فرهنگ آسیای مرکزی در دوره کوشانی، ص ۱۴۷.
۳- اسطورههای باستانی و ایران قرون وسطی، ص ۹۲.
۴- فرهنگ و اقتصاد ایران باستان، ص (۳)۲.
۵- باورهای باستانی و ادیان شرکآلود ارامنه، ص ۹۷.
۶- سکهشناسی ساسانی، ص ۱۸.
۷- همان، ص ۲۸.
کتابشناسی:
← برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاورهای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی میگردد.
← نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمیشود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.
نظر شما